هر وبمستر باید به این نکته توجه داشته باشه که هدف پایانی تموم فعالیتا در سایت، جذب بیشتر کاربره. به همین منظور ، رقابت با سایتای رقبا و… کامل واسه افزایش ترافیک سایت صورت میگیره. این موضوع نشون میده که در سایت باید متناسب با نوع مخاطبین شما انجام بشه تا واسه اونا جذاب بوده و در نتیجه هم کاربران قبلی رو حفظ کنه و هم تعداد کاربران بیشتری رو جذب کنه. پس قبل از این که شما مبادرت به کنین، اول باید مخاطبین خود رو مشخص کنین چون این افراد قراره خواننده مطالب شما باشن و اگه محتواهای شما واسه اونا جذاب نباشه، سایت شما رو ترک می کنن. بنابر این پس از شناسایی نوع مخاطبان و سلائق اونا و موضوعات مد نظرشون، باید به سراغ برید.
مشخص کردن مخاطب و موضوع واسه تولید محتوا از اهمیت خاص ای برخورداره. تعیین و درک مخاطین هدف اولین قدم واسه تولید محتوا واسه اوناس. جذب همه آدما به سایت خیلی آسونه ولی جذب افراد درست و ارائه مباحث درست به شکل و قالب درست سخته. این یه چالشه، یه راه خوب واسه شروع پرسیدن یه سواله. آدمایی که ما میخوایم سایت ما رو بازدید کنن چه کسائی هستن و چه نقشی در سازمان دارن؟ اینجا میتونیم درکی از چگونگی به کار گیری شبکه های آنلاین و مکانی واسه پیام دادن و ترقیبشان پیدا کنیم.
اهمیت مشخص کردن مخاطب و موضوع
یه راه عالی واسه شروع به کار گیری Forrester Technographics Profile Toolه. این وسیله، تصویری از چگونگی به کار گیری فناوریهای جور واجور بوسیله مشتری پایانی ما ارائه میکنه. واسه نمونه، اگه هدف ما گروهی از مردان ایرونی بین ۴۵ تا ۵۴ سال باشن می تونین ببینین که بیشتر اونا تماشا گر هستن. به این صورت ما می دونیم که بیشتر اونا وقتی رو بر پادکستها، ویدئوها، وبلاگها، انجمنها و مقالات میذارن ولی فقط اونا رو میخونن و هیچوقت در اون شرکت نمی کنن. به این صورت ما باید محتوای خود رو در این ساختار بذاریم و ما می دونیم که واسه کسب محتوای ساخته شده بوسیله کاربر از این افراد باید سختتر کار کنیم. وقتی که ما فهمیدیم محتوای مورد نیاز مخاطب هدف ما چیه باید بفهمیم اونا چه کسائی هستن. باید مباحث خود رو بررسی کنیم.
افراد کلیدواژهایی در موتورهای جستجو تایپ میکنن و کلید واژه ها هسته و بنیاد سئو و بهینه سازی سایت هستن، پس وقتی که می خواید مبحثی رو انتخاب کنین، باید اونا رو به کلیدواژهای مورد نظرمون براساس مربوط بودن، حجم جستجو و رقابت در روند تحقیق کلمه کلیدی ای وصل کنیم. هم اینکه شما می تونین از ابزاری مثل گوگل ترندز واسه جستجوی داد و ستدهای صنعت و بدست آوردن درکی از محبوبیت اون در بین بینندگان هدف استفاده کنین و هم اینکه موضوعی که جستجو و مورد بحث قرار میگیره با وصل کردن مباحث به چیزی مشهور که مورد جستجو قرار میگیره تعداد مخاطبین بالقوه مورد نظر رو افزایش می ده. بعد شما می تونین شکاف موجود بین اونا رو پر کنین. احتمالش هست که فردی چیزی درمورد مبحث شما نوشته باشه و صحبت چندین صفحه در مورد یه چیز قدیمی اصلا موضوع خوبی در اینترنت نیس عوضش باید شما مشکلات رو پیدا کنین و اون فقدانا رو مرتفع کنین. نوشتارهای رقبا رو تحلیل کنین ولی مهمتر از اون ببینین که درباره چی چیزی نمی نویسیند.
اینا فرصتهای خوبی واسه شما هستن که یه نقطه نظر منحصر به فرد و با ارزش تر رو ارائه کنین. وقتی که مخاطب و موضوع خود رو شناسایی کردین باید زوایای جور واجور محتوا رو مشخص کنین. این در اصل همون اقدام کردن واسه نوشتن محتواس و باید ثابت بوده و مناسب با مخاطبین مورد نظرتون نوشته شه. می خواید که مقاله ای تخصصی در مورد محققان هوا و فضا بنویسین یا اینکه در مورد صنعت سرگرمی بنویسین؟ واسه هر یک حالتای مختلفی هست.
هم اینکه یادتون باشه که در بین انجام اینکار اهداف کار و کاسبی ای خود رو هم در نظر داشته باشین. هیچکی از خوندن جملات تبلیغاتی خوشش نمیاد. باید چیزی رو ارائه کنین که ارزش بیشتری داشته باشه، محتوایی که واسه خواننده به درد بخور باشه. وقتی که زاویه دید و موقعیت محتوا رو انتخاب کردین باید چند موضوع مهم دیگه رو هم در نظر بگیرین، اول اینکه تلاش کنین اورجینال باشین. هر چیزی که شما مینویسین باید منحصر به فرد باشه و از خلاقیت خودتون باشه.
شما باید چیز جدیدی رو بر روی میز بیارین که خوانندگان رو هیجان زده کنه، چیزی که جای دیگه پیدا نشه. چیزی که به نظرتون خلاقانه یا خنده داره میتونه اونا رو سرگرم کرده و باعث شه تا آخرش رو بخونن. وقتی که اونا مطالعه میکنن، اونا فکر میکنن که من باید این رو با دوستانم به اشتراک بذارم. از لحاظ ساختار، باید به سبک محتوایی که می خواید بسازین هم فکر کنین. شما می خواید یه پست در وبلاگ بذارین یا یه مقاله غیر رسمی بنویسین؟ شما می خواید از سبک مقایسه ای واسه مقایسه محصول A و B استفاده کنین؟ می خواید که از سناریوهای پیش و بعد استفاده کنین یا چیزی رو توضیح بدید؟ و یادتون باشه که محتوا همیشه متن نیس.
یه عکس میتونه ارزشی برابر هزاران واژه رو داشته باشه. هم اینکه شما می تونین از ویدئویی واسه انتقال دیدگاه یا صدا واسه رسوندن مضمونی پیچیده استفاده کنین تا واسه کاربر ملموستر باشه. با شناختن مخاطب، نوشتارتان و موضوع نوشته و سبک نوشته، بنیادهای محتوای متفکرانه منحصر به فرد و در رابطه رو بدست میارید و می تونین خوانندگان و موتورهای جستجو رو به حیرت وا دارین.