مزایای یادگیری و دانش سازمانی در عصر جهانی شدن
هدف اصلی در بازارهای دانش دسترسی به دانش و سطح یادگیری مورد نیاز است. علاوه بر آن نوآوریها از کار برد دانش موجود و خلق نظرات جدید در بازار دانش، ریشه میگیرند. روحیه بالای نیروی کار از دیگر مزایای جنبی بازار دانش به شمار میرود. اگر کارکنان شاهد ارزش قائل شدن دیگران برای دانش خود باشند و بدانند که آنها نیز به هنگام نیازشان به کمک تخصصی در سازمان همکاری موثر خواهند کرد، از کار خود راضیتر بوده و حتی سختتر کار میکنند. همبستگی بیشتر عناصر شرکت نیز از دیگر مزایای جنبی بازار دانش است. مبادله فعال اطلاعات و عقاید در محیطی قابل اعتماد و باز، این توانایی را به کارمندان سطوح مختلف میدهد تا وقایع شرکت را به درستی درک کنند. آگاهی مشترک از هدفها و راهبردها، افراد را در هدایت به سوی نتایج مشترک راهنمایی کرده و این احساس را به آنان القا میکند که کارشان به عنوان بخشی از هدفی بزرگتر، معنیدار است. مدیر شرکت «کائو» بزرگترین تولید کننده مواد شیمیایی و لوازم خانگی، آن قدر برای انسجام و هماهنگی شرکت ارزش قائل است که حضور تمامی سطوح سازمانی در نشستهای داخلی،حتی جلسات مدیران ارشد، را آزاد گذاشته است. در پرتو این سیاست، تمامی جلسات و مباحثات در «کائو» به صورت بالقوه به عنوان یک بازار کارآمد دانش، عمل کردهاند. همچنین در بازارهای دانش برخلاف بازارهای کالا، با هر مبادلهای که صورت میگیرد بر سرمایه کلی دانش سازمان افزوده میشود. فروشنده دانش با عرضه کالای خود، دانش خویش را از دست نمیدهد. او با عرضه دانش نه تنها بر اندوخته کلی دانش سازمان میافزاید، بلکه چه بسا برخی از کاستیهای علمی خود را اصلاح کرده و در عین حال باعث دانش آفرینی نیز میشود. از طرفی معامله دانش، مخصوصاً مبادله رودررو، اعتبار دانش عرضه شده را مورد ارزشیابی قرار میدهد. خریداران، دانش را منفعلانه نمیپذیرند و از آنجا که برای رفع نیازی مشخص دست به خرید دانش میزنند، در عمل آن را ارزیابی کرده و میآزمایند. بنابراین، بازار فعال و پویای دانش، به طور مستمر به ارزیابی و پالایش دانش سازمان میپردازد. همچنین در یک بازار واقعاً باز دانش، عقاید صاحب منصبان در معرض تحلیل عموم قرار میگیرد و به همین دلیل، قبل از آنکه اشکالات احتمالی دانش به بروز مسائلی پیچیده برای سازمان منجر شود، امکان رفع آنها پدید میآید (جعفری و اخوان، 1385).