متن کامل – مبانی واحکام فقهی اهانت به مقدسات ادیان آسمانی (زرتشت، یهودیت و مسیحیت) در …

در باب حمایت کیفری از توهین به مقدسات مذهبی در اسناد حقوق بشر مطلبی ذکر نشده است ولی حقوق و آزادیهایی برای اشخاص ذکرشده است که میتواند مبنای لزوم احترام به مقدسات و ممنوع شدن توهین بدانها باشد و دولتها ملزم به رعایت و ایجاد بستر مناسب جهت تحقق بخشیدن به این حقوق شده اند؛ در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
– اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸ م)
ماده ۱۸ این اعلامیه در ارتباط با حق آزادی اندیشه و مذهب و وجدان بیان میدارد: «هر کس حق دارد از آزادی اندیشه، وجدان و مذهب بهرهمند گردد، این حق شامل آزادی تغییر مذهب یا باور و نیز آزادی اظهار مذهب یا باور به شکل آموزش، عمل به شعائر، نیایش و به جا آوردن آیینها چه بهتنهایی و چه بهصورت جمعی نیز میگردد.»
در ماده ۱۹ در ارتباط با حق آزادی عقیده و بیان، میگوید: «هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد؛ این حق دربرگیرنده آزادی داشتن عقیده بدون مداخله و آزادی در جستجو، دریافت و انتقال اطلاعات و عقاید از طریق هر نوع رسانهای بدون در نظر گرفتن مرزها میشود.»
ماده ۳۰ اعلامیه مذکور مقرر میدارد: «هیچیک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که بهموجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادیهای مندرج در این اعلامیه را از بین ببرند یا در آن راه فعالیتی بنمایند.»[۲۱۵]
– اعلامیه حقوق بشر اسلامی
ماده ۲۲ اعلامیه مزبور در حقوق آزادی بیان مقرر دارد:
الف) هر انسانی حق دارد که نظر خود را به هر شکلی که مغایر با اصول شرعی نباشد آزادانه بیان دارد.
ب) هر انسانی حق دارد برای خیر و نهی از منکر بر طبق ضوابط شریعت اسلامی دعوت کند.
ج) تبلیغات یک ضرورت حیاتی برای جامعه است و سوءاستفاده و سوء استعمال آن و حمله به مقدسات و کرامت انبیا یا بهکارگیری هر چیزی که منجر به ایجاد اختلال ارزشها یا مشتت شدن جامعه یا زیان یا متلاشی شدن اعتقاد شود، ممنوع است.
د) برانگیختن احساسات قومی یا مذهبی و یا هر چیزی که منجر به برانگیختن هر نوع حس تبعیض نژادی گردد، جایز نیست.[۲۱۶]
– میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (۱۹۶۶ م):
ماده ۱۸ این میثاق مقرر میدارد:
- هر کس حق آزادی فکر، وجدان و مذهب دارد، این حق شامل آزادی داشتن یا قبول یک مذهب یا معتقدات به انتخاب خود، همچنین آزادی ابراز مذهب یا معتقدات خودخواه به طور افراد یا جماعت خواه بهطور علنی یا در خفا در عبادات و اجرای آداب و اعمال و تعلیمات مذهبی است.
- هیچکس نباید مورد اکراه واقع شود که به آزادی او در داشتن یا قبول یک مذهب یا معتقدات به انتخاب خودش لطمه وارد آورد.
- آزادی ابراز مذهب یا معتقدات را نمیتوان تابع محدودیتهایی نمود مگر آنچه منحصراً بهموجب قانون پیشبینیشده و برای حمایت از امنیت، نظم، سلامت یا اخلاق عمومی یا حقوق و آزادیهای اساسی دیگران ضرورت داشته باشد.
- کشورهای طرف این میثاق معتقد میشوند که آزادی والدین «برحسب مورد» سرپرستان قانونی کودکان را در تأمین آموزش مذهبی و اخلاقی کودکان مطابق معتقدات خودشان محترم بشمارند.
ماده ۱۹ میثاق بر آزادی بیان تأکید دارد و بند ۲ ماده ۲۰ هرگونه دعوت به کمیته ملی یا نژادی یا مذهبی که محرک تبعیض یا مخاصمه یا اعمال زور باشد را ممنوع اعلام کرده است. ماده ۲ میثاق دولتهای عضو را متعهد به رعایت احترام و تضمین اجرای این حقوق نموده است.[۲۱۷]
با این بیان، مىتوان ادعا نمود که جرم انگارى توهین به مقدسات در حقوق اسلام و ادیان به دلیل برخورد آن با نظم و اخلاق عمومى، موردحمایت قرارگرفته و توهین به آن از جرائم به شمار مىرود. ولی توهین به مقدسات در نظام «کامن لا» صرفاً شامل مقدسات مربوط به دین مسیحیت است.
فصل سوم:
اهانت به مقدسات و ارتداد
در دین اسلام هنگامیکه یک فرد با پذیرش این دین خود را ملتزم به آن مینماید، خواهناخواه حقوق و تکالیفی را متوجه خویش میسازد که نمیتواند در قبال آنها بیتفاوت بماند. ارتداد از دین درواقع بیتوجهی به همان اصول پذیرفتهشده شرعی و تکالیف مدون الهی است که مطابق عقل و منطق بشری و قوانین الهی، سزاوار است تا فرد خاطی بهطور معمول تبعات آن را پذیرا گردد.
در برخی موارد توهین به مقدسات تخفیف و تحقیر نیست بلکه انکار است حال سؤال این است که آیا ارتداد است یا خیر؟ لذا لازم است به بیان آن پرداخته شود:
مبحث اول: ارتداد
ارتداد در لغت به معنای بازگشت و رجوع میباشد.[۲۱۸]
در اصطلاح فقهی، به معنای خروج از اسلام و داخل شدن در کفر است. حقیقت ارتداد کفر بعد از ایمان است، به اینکه اقرار کند من از دین اسلام خارج شدم، یا کاری کند که صریحاً دلالت بر خروج از اسلام و عدم اعتقاد به آن کند.[۲۱۹]
فقهای امامیه مرتد را به لحاظ اختلاف حکم به دو قسم فطری[۲۲۰] و ملّی[۲۲۱] تقسیم کردهاند که این دو واژه برگرفته از روایات مأثوره میباشند و در قرآن به آنها اشاره نشده است.
برای مرتد احکام فراوانی در بخشهای مختلف فقه ذکرشده است، اما آنچه در اینجا موردنظر است مجازات مرتد میباشد. قبل از بیان مجازات ذکر این نکته که ارتداد حدّ است یا تعزیر ضروری به نظر میرسد.
در تعریف حد و تعزیر در کلام فقها گفتهشده است: هر جرمی که مجازات آن از قبل مشخصشده باشد «حد» نام دارد و هر جرمی که چنین نباشد «تعزیر» است.[۲۲۲] تعزیر کیفر تغییری است که با عنایت به شرایط خاص جرم از سوی حاکم اسلامی مشخص میشود و میزان و نیز اجرای آن به نظر حاکم واگذارشده است. در شرایطی که مصلحتی در تعزیر وجود نداشته باشد از آن صرفنظر میشود.
به نظر میرسد بر طبق این ضابطه فقهی مجازات مرتد حد است نه تعزیر؛ زیرا مجازات حدی یک مجازات ثابت و غیرقابل تغییر است.
فقها درباره حدی بودن یا تعزیری بودن ارتداد اختلاف دیدگاه دارند؛ برخی از فقها[۲۲۳] ارتداد را از اسباب حدود بهحساب آوردهاند. برخی دیگر[۲۲۴] مجازات مرتد را حکم حکومتی دانستهاند و چنین استدلال آوردهاند:
– با توجه به اصول محکم قرآن در ارتباط با احترام به جان انسانها بهگونهای که کشتن یک انسان (در غیر مورد قاتل یا مفسد) با قتل همه انسانها برابر شمرده است[۲۲۵]
– عدم جواز اکراه در حوزه عقیده و ایمان[۲۲۶]
– اینکه ایمان و عقیده افراد خارج از حوزه اختیار دخالت رسول خدا دانسته شده[۲۲۷]
و باملاحظه زمان و مکان و عصر صدور احکام ارتداد و با عنایت به مصالح در عصر حاضر باید گفت احکام ارتداد حکم حکومتی بوده و جنبه تعزیری دارد.
برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید. |