فقط یه چیز بد تر از تقلید کردن در و هست و اونم تقلید از حریف پیشرو بازاره. منطق این کار اینطوریه که:
«چون اون ها پیشرو بازار هستن پس کاری که می کنن درسته. پس ما هم همون کار رو می کنیم تا موفق شیم!»
بدیش اینه شما به دنبال پیشرو نمی روید، بلکه خودتون رو درست جلوی راه پیشرو می گذارید. تقلید از پیشرو فقط یه بازی «دنبال برنده بودن» نیس؛ این نوع تبلیغات مانند اینه که قدم به قدم کارای قهرمون سنگین وزن رو هنگام مسابقات انجام بدین.
واسه همینه که تقلید کردن از تبلیغات حریف، ایده ای غلطه. با «» همراه باشین.
اگه تبلیغ شما از نظر لحن، روش و محتوا به طور کامل مشابه تبلیغ پیشرو بازار باشه، از اونجایی که پیشرو از قبل «مالک» اون نوع تبلیغات تو ذهن مشتری بوده احتمال داره مشتریان تبلیغ شما رو به تبلیغ پیشرو نسبت بدن نه شما!
حتی اگه بر گروهی خاص متمرکز شید، ممکنه اعضای اون گروه، آگهی شما رو با لوگوی حریف «به یاد بیارن» که در نتیجه پول های خود رو صرف تبلیغ واسه حریف کرده اید.
مشتریان تسلیم عادت هاشون هستن. وقتی یه پیشرو بازار شد، مردم تمایلی به تغییر عادت شون ندارن.
- وقتی رقیبی بیشتر از یه پنجم بازار رو در اختیار داشته باشه، باید بسیار بیشتر از اون هزینه کنین تا مورد توجه قرار بگیرین.
- هرچه پخش اون ها گسترده تر از شما باشه، باخبر شدن از اون ها بیشتر و از شما کمتر می شه.
- هرچه بودجه ی تبلیغات اون ها بیشتر باشه، چاره ای ندارین بیشتر از اون ها در رسانه ها هزینه کنین تا فقط مورد توجه قرار بگیرین.
امروزه تنها راه مورد توجه قرار گرفتن متفاوت بودن، غیر منتظره بودن و برجسته بودنه. از این رو بهترین روش هدف دار، تا اون جا که ممکنه متفاوت کردن تبلیغ خود با تبلیغات پیشرو بازاره. باید جایگاه خود رو تو ذهن مشتری حک کنین و مالک اون جایگاه شید.
هر فرقی بین تبلیغ خود و تبلیغ حریف که توجه مشتریان رو به خود جلب کنه، تبلیغ با ارزشیه.
پس، لطفا به خاطر اینکه رقیبتان کاری کرده، شما همون کار رو انجام ندین.
هر کاری رو به خاطر این انجام بدین که حریف اون کار رو نکرده؛ نه حرص بزنین و نه فخر بفروشین. برجسته باشین!