
پایان نامه درباره بازاریابی
وظایف مدیریت بازاریابی
مدیریتبازاریابیعبارتاستاز”تجزیهوتحلیل، طرحریزي،اجراوکنترلبرنامههايتعیینشده برايفراهمآوردنمبادلاتمطلوببابازارهايموردنظربهمنظوردستیابیبههدفهايسازمان”. تاکیدمدیریتبازاریابیبیشتربرتعیینمحصولاتسازمانبرمبناينیازهاوخواستههايبازارمورد نظرونیزاستفادهازقیمتگذاري،ارتباطاتوتوزیعموثرجهتاگاهیدادن،ایجادمحركوارائه خدمتبهبازاراست. مردممعمولاًمدیربازاریابیراکسیمیدانندکهوظیفهياولیهياوایجادتقاضابرايمحصولات سازماناست.امااینیکیازانواعوظایفیاستکهمدیربازاریابیبرعهدهدارد. وظایفدیگراو منظمکردنسطحتقاضاوزمانبنديآنوارائهمشخصاتتقاضابرايدستیلبیبهاهدافسازمان است.]1[ برخی از مهم ترین وظایف مدیریت بازاریابی عبارتست از:
1- جمعآوری و بررسی اطلاعات: جمعآوری و بررسی اطلاعات به منظور تشخیص وضعیت و استعداد بازار و به طور كلی تعیین نیاز مصرفكنندگان موردنظر. لازم به توضیح میباشد كه مدیران بازاریابی باید از طریق تقسیم بازار بتوانند مصرفكنندگان موردنظر را شناسایی نمایند و با توجه به خصوصیات مصرفكنندگان، كالا و خدمات موردنیاز آنها را تامین كنند.
2-مشخص نمودن هدفهای فروش و سهمیه بازار: تعیین هدفهای بازاریابی با توجه به نتایج اطلاعات به دست آمده و منابع شركت مانند مشخص كردن هدفهای فروش و سهمیه بازار.
3-تعیین آمیخته و یا تركیب بازاریابی: تعیین آمیخته و یا تركیب بازاریابیكه عناصر عمده آن عبارتند از: محصول، قیمت، كانالهای توزیع و فعالیتهای پیشبرد فروش كه این عناصر به عنوان فعالیتهای قابل كنترل مدیریت بازاریابی میباشند. مدیران بازاریابی باید به این سوالات جواب دهند كه چه محصولی، با چه قیمتی تولید و در چه مكانی عرضه نمایند و با چه شیوه تبلیغاتی به اطلاع مصرفكنندگان برسانند. بدیهی است كه این عوامل قابل كنترل مدیریت بازاریابی با توجه به شرایط محیطی (سیاسی، اقتصادی، بازرگانی، فرهنگی و…) كه بر فعالیتهای بنگاه اقتصادی تاثیر دارند با امكانات موسسه مشخص میگردند. در نتیجه مدیریت بازاریابی با توجه به نیاز مصرفكنندگان و منابع سازمان باید كالا یا خدمات موردنیاز مصرفكنندگان را تهیه و عرضه نمایند.
4-سازماندهی فعالیتهای بازاریابی و نیروهای انسانی و آموزش لازم برای آن: به منظور اینكه مدیریت بازاریابی بتواند به اهداف موردنظر برسد باید فعالیتهای بازاریابی خود را سازماندهی نماید و نیروی انسانی و آموزش لازم را تامین نماید و ضمناً جهت پیشبرد فعالیتها هماهنگیهای لازم را داشته باشد.
5- كنترل و یا نظارت: به منظور اینكه فعالیتها با توجه به برنامه پیش برود مدیریت بازاریابی باید در مقاطع زمانی مختلف عملكرد را با برنامه مورد بررسی و مقایسه قرار دهد و در جهت رفع مشكلات و تجدید نظر در برنامه اقدام نماید.
6-تامین خدمات بعد از فروش: مثل تامین لوازم و قطعات و ارائه خدمات تعمیراتی جهت محصولاتی كه به فروش رفتهاند. بدیهی است مصرفكنندگان در تصمیمگیری جهت خرید كالا در یك بازار رقابتی حتما به پارامتر خدمات بعد از فروش توسط تولیدكنندگان نیز توجه دارند.
7- بررسی نظریات مصرفكنندگان: مدیران بازار در نهایت، نقطهنظرات و عكسالعمل مصرفكنندگان را در مورد كالا یا خدماتی كه ارائه شده باید از طریق شیوههای مختلف تحقیقات بازاریابی دریافته و آنها را بررسی و مورد استفاده در تصمیمگیری و برنامههای خود قرار دهند. زیرا فرض ما در بازاریابی پیشرفته این است كه مصرفكنندگان حرف اول را میزنند و اگر بنگاه اقتصادی بخواهد در اقتصاد رقابتی (اقتصاد بازار) فعال باشد و سهم عمدهای از بازار را به خود اختصاص دهد و در نتیجه سود داشته باشد و به زندگی خود ادامه دهد باید حتماً به مصرفكنندگان توجه لازم را داشته باشد.
8- ایجاد تقاضا برای محصول و خدمات: ايجاد تقاضا برای محصول و خدمات ارائه شده نیز جزو وظایف مدیریت بازار میباشد.مدیریت بازاریابی وظیفه دارد «مقدار»، «زمان» و «خصوصیات» تقاضا را طوری هماهنگ كند كه سازمان بتواند به اهداف خود برسد.
9- ایجاد هماهنگی بین مقدار، زمان و خصوصیات تقاضا: بدیهی است در هر زمان مقدار واقعی تقاضا برای كالا یا خدمات ممكن است «پایینتر»، «مساوی» و یا «بالاتر» از سطح تقاضای موردنظر باشد. برای ایجاد تقاضا در مورد كالا سه شرط باید وجود داشته باشد: اول باید نیاز برای آن كالا توسط گروهی از مردم وجود داشته باشد، دوم آنكه این گروه قدرت خرید كالاها را داشته باشند و سوم آنكه میل داشته باشند قسمتی از پول خود را در رفع نیاز خود بپردازند.
